مسافر

ساخت وبلاگ
 

مسافر تاکسى

آهسته روى شونه‌ى راننده زد.چون ميخواست ازش يه سوال بپرسه.

 راننده جيغ زد، کنترل ماشين رو از دست داد، نزديک بود که بزنه به يه اتوبوس، از جدول کنار خيابون رفت بالا، نزديک بود که چپ کنه، اما کنار يه مغازه توى پياده رو، متوقف شد...

براى چندين ثانيه، هيچ حرفى بين راننده و مسافر رد و بدل نشد.سکوت سنگينى، حکم فرما بود.

تا اين که راننده رو به مسافر کرد و گفت:

https://telegram.me/joinchat/Bw5bjDvYPw_ut7VuVLHl1Q

تلنگر...
ما را در سایت تلنگر دنبال می کنید

برچسب : مسافر, نویسنده : abdoa بازدید : 83 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 0:37